بازم سر و کلّهٔ بچّه‌هایِ رادیو پیدا شد. از سه‌شنبه برمی‌گردم سرِ کارم. تقریباً بعد از 10 ماهْ غیبت این اتّفاق داره رخ می‌ده. هنوز نرفته اخطار دادن که مثِ سابق نباید تند حرف بزنی! بالاخره سردبیر هم به موقعیتِ خودش فکر میکنه. قبلاً کارشناسِ برنامه بودم ولی شاید این بار بیشتر به عنوانِ نویسنده همکاری کنم. در هر حال سه‌شنبه بازم کارشناسم. بازم برمی‌گردم به جامِ جم.
ک کار کردن تویِ صدا و سیما هم یکی از همون بحثایِ چالشی بینِ مردم‌ئه. عدّه‌ای می‌گن نباید کار کرد و این نوعی خیانت محسوب میشه. بعضیا هم مثِ من معتقدن که یه طرفدارِ جنبشِ سبز نباید به هیچ نحوِ مِنَ الانحاء صحنه رو خالی بذاره. ما بیشماریم و باید در تمامِ لایه‌هایِ رسانه‌ای، نظری و عملیِ مملکتمون پخش بشیم. صدا و سیما رسانهٔ ملّیِ ماست که فعلاً غصب شده. ما به اشغالگرا اجازه نمی‌دیم زمامِ امور رو به دست بگیرن.
.
در موردِ کار کردن یا کار نکردن در صدا و سیما نظرتون رو بگین. یه پستِ مشابه هم در موردِ تحریم یا عدمِ تحریمِ جشنواره‌ها نوشتم و ازتون نظر خواسته بودم. اونقدری که انتظار داشتم کسی نظر نداده. مخصوصاً اینکه مخالفی در بینِ شما وجود نداشت. لطفاً اگه کسی مخالفتی داره، همراه با دلایلش اون رو بنویسه تا به یه تصمیمِ ایده‌آل در موردِ این مسائل برسیم.
ک برایِ خوندنِ پستِ مربوط به تحریم یا عدمِ تحریم جشنواره‌ها، اینجا کلیک کنین و بخشِ دوّم رو بخونین. ممنونم.
پستها
۱۸ نظر:
نکته‌ای که ما ایرانی‌ها متأسفانه هیچوقت بهش توجه نمی‌کنیم افراط و تفریط‌ئه
یا اونقدری احساسی فکر میکنیم و شور همه چی رو در میاریم و جالب تر اینه که بعد این همه فکر کردن و ال و بهمان کردن من هیچ عملی رو نمیبینم مثلاً تحریم اس ام اس؛ روزی بیست تا اس ام اس برای من میاد؛ یا گاهی اوقات حتی خودم اس ام اس میدم؛ میدونی ما فکر نکرده هارت و پورت میکنیم چیزای غیر عملی رو بهش گیر میدیم . اتفاقاً به نظر من همکاری با صدا و سیما بد نیس؛ به خصوص که میتونه یه موقعیت‌هایی در پس این همکاری ایجاد کنه؛ به هرحال آدم وقتی تو یه محیطی باشه بیشتر به وقایع داخلش اشراف داره، و یه نکته اینه که ملت هدفشون از تحریم نوعی مبارزه مدنی ئه؛ مبارزه مدنی هم یعنی بی سر و صدا کارتو بکنی و آسیبی بهت نرسه و مبارزه ای که خشونت بار نباشه و الخ، اما در پس این مبارزه ها باید هدفی باشه اونم ضرر رسوندن به سیستم ئه، حالا تو اگر بخوای همکاری با صدا و سیما رو هم تحریم کنی چی از اینا کم میشه و چی به تو زیاد؟
همچنان میگم که این ماییم که باید فرهنگ و هنر رو ارتقا بدیم پس میدون خالی کردن کار الان نیس
منم همونايي كه الينا اون آخر گفت ! ... تو و امثال تو و من و ديگري تلاش نكنه كي بكنه ؟
تا كي بشينيم بهم فحش بديم،اونا ما رو ريشخند كنن ما واسه اونا جك درست كنيم ؟ هر چند كه اون ريسموني كه جامعه رو يه جورايي بسته بود اين دفعه از بيخ پاره شده،اما نبايد گذاشت آدمايي كه سرشون به تنشون مي ارزه تو اين بگير و ببندا از بين برن يا گوشه نشين بشين. آخه اين هزينه اي نيست كه بايد پرداخته بشه. هزينه اون وقت و نيرويي كه صرف رشد دادن مي شه.
ديروز با يك آدم درست و حسابي كه ينگه دنيا رو هم سالها گشته و الانم با اين كله گنده ها دمخوره بحث اين اوضاع و احوال پيش اومد. يك حرف جالبي زد. گفت يك نظريه تو جامعه شناسي هست كه مي گه : «جامعه در هر شرايطي به تعادل مي رسه. زماني كه همه چيز نسبتاً سرجاشه، كارا رو روال خودش پيش مي ره و درصدي هم بزه اجتماعي هست. وقتي هم كه يك نظام غلط يا با نقطه ضعف اقتصادي اجتماعي مسلط باشه اون جامعه يه سري تنش رو طي مي كنه اما بازم به تعادل مي رسه اما از طريق افزايش بزه. يعني جامعه با بالا رفتن بزه و دزدي و اختلاص و قاچاق و همه نوع كثافت كاري به حياتش ادامه مي ده. گاهي اين وضع به حدي اشباع مي شه كه مي بيني يه اجتماع تو لجن غرقه اما در ظاهر همه چيز آروم و طبيعيه » مثالش هم جريان همين سهميه بندي بنزين بود. مي گفت مثلاً اون زماني كه اينا همينطوري ورداشتن اين كارو كردن اون كسي كه ماشين شخصي داشت و تنها منبع درآمدش همين بود مجبور شد مثلاً بره از يه راه خلاف نونشو دربياره يا يه پمپ بنزيني رو فاسد كنه رشوه بده چيزي بده كه بنزين قاچاق بهش بده ! يا همون جووني كه با ماشين عصرا مي رفت دور مي زد حالا مي مونه تو خونه و فساد كشيده مي شه تو خلوت ها ... قصه اينه كه الان اون نخ تسبيحه پاره شده اما بازم ظاهراً همه چيز آروم مي شه! يكي بايد باشه كه كه اين آرامش رويي رو بهم بزنه كه مردم ببينن زيرش چه لجنيه !
سرور؛
حرفای اون آشناتون متین؛ ولی به هر حال هر ظرفی یه گنجایشی داره. اتفاقات اخیر به هیچ وجه با بحث بنزین و کلاهبرداریایِ عوامانه قابل قیاس نیس.
یه حرفی زدی در باب جلوگیری از گوشه‌نشینی... خیلی موافقم باهات. این همه هنرمند این همه سال دم نزدن و اعتراضشون رو به خلوت بردن. نتیجه‌ش چی شد؟ هیشکی نه اونا رو یادش موند، نه فایده و استفاده‌ای از وجودشون برد. اونا هم هیچ نفعی از اجتماعشون نبردن. هنرمند با اقلیم و اجتماعش تعریف میشه. محمود دولت‌آبادی فقط اینجا محمودِ دولت‌آبادی‌ئه، نه تو فرانسه و امریکا و آلمان.
لب مطلب اینکه، من همچنان معتقدم تحریم و خونه‌نشینی هیچ سودی نداره؛ نه واسه هنرمند، نه واسه جامعه. دیروز مصاحبه مخملبافان رو خوندم. برگشت یه جا به دخترش گفت که تولیدِ هر نخبه 30 میلیون دلار خرج داره! یعنی آدم بشینه فکر کنه ما چند میلیارد دلار این 30 سال ضرر کردیم...
یکی بیاد نظرِ مخالف بده بلکه یه نقاطِ تاریکی وجود داشته باشه که باید رفع بشن...
من نمی دونم بلاخره تحریم یا نه؟؟
خوب اگه همه مثل تو فک کنن و بگن نباید میدون خالی کرد که کسی چیزی نمی فهمه..مثلا میان تورو درک کنن که برا میدون خالی نکردن بوده؟؟؟نه ففط کافیه خودشونو بزنن به کوچه علی چپو همه چیو وارونه فک کنن..که این کار همشگیشونه
اما کلا به عنوان یکی که از زین مثایل دوره و کنار نشسته نمی تونم به بقیه بگم لنگش کن
من بالشخصه اگه حق انتخاب داشتم و می تونستم بین دوتا شغل یکی رو انتخاب کنم هرگز سراغ صداسیما نمی رفتم.
آقا عجیبه. توی نوشته های پیشین به عمو فردوس خرده گرفته بودی که چرا برای تبلیغات از صدا سیما استفاده میکنه، و حالا ....
چه چرخش عجیبی داشتی.
شاید هم من اشتباه برداشت کرده باشم !
به هر حال من با این نظر بشتر موافقم تا اون نظر
به میلاد:
تبلیغات در صدا و سیما پولی ئه که میره تو جیب صدا و سیما ؛ اما کار کردن در صدا و سیما از بعد هنری و فرهنگی دیده میشه و سودی هم برای صدا و سیما نداره از جهت مادی و اینا :)
من تازه موفق شدم واست کامنت بذارم تموم پستاتو خوندم ..
به نظر من میدون خالی کردن یه ضعفه اما خوب میدونی کار کرن تو محیطی که تقریبا" همه چیش تحمیلیه سخت تره ..
نمیدونم اما بحث کار با جشنوارخ فرق داره .. من حس میکنم اگه کسی کار نکنه و چیز جذابیم نیاد بین مردم اینجوری بیشتر همه چی رکود پیدا میکنه !!!!!..
از طرفی ام با حرفایی که تو پستت زدی موافقم :دی !
**میلاد**
چرخشی نداشتم. هنوزم معتقدم تبلیغ در صدا و سیما حرام است. علتش هم همونطور که الینا گفت، واریز پول به حساب جریان دروغ ئه.
صدا و سیما هم جا داره تا جا. یه وقتی هس تو عادل فردوسی پوری. خودشونم دوس ندارن که تو باشی. چون می دونن تو حرفی می زنی که شاید به نفع خیلیا نباشه. اینجا من می گم عادل فردوسی پور باید بمونه. مردم نیاز دارن عادل فردوسی پور توی تلویزیون باشه تا گهگداری حرف دلشون رو بزنه.
اما یه وقتی هس که طرف کامران نجف زاده س. یا حالا هر کسی که تو بخش اخبار سیاسی و مناظرات سیاسی و غیره فعالیت می کنه. خب اینجا تو تریبون مردم نیستی، تریبون حکومتی. حکومتی که خیرخواه مردمش نیس. از این وجه اگه نگاه کنی، من می گم در تمام دوران 30 ساله هر کسی در این راستا قدم برداشته، خائن به حساب میاد.
این خطاس اگه فکر کنیم این وجه مزور و دروغین صدا و سیما مربوط به دوره اخیر بوده. کسائی که سنشون بیشتر باشه، دوره ریاست لاریجانی رو یادشون میاد. برنامه هویت رو یادشون میاد. برنامه چراغ و روح الله حسینیان و قتل های زنجیره ای رو یادشون میاد. ما داریم توی این مملکت زندگی می کنیم.
برای من و شما فرقی نمی کنه که حضرات توی صدا و سیما چی بلغور می کنن. یه "ابزاری" داریم به اسم اینترنت و یه توانائی داریم به اسم "درک و تحلیل". اونا هر چی که بگن، ما بازم سر حرفمون می مونیم و باورشون نمی کنیم. ولی به نظرت می شه این ابزار و توانائی رو به همه تعمیم داد؟ همه توانائیا و ابزار ما رو دارن؟
اینجوری نیس میلاد. مردم کم کم باورشون می شه و من و تو یه عمری هم اگه تو سر و مغز خودمون بزنیم و خودمون رو جر بدیم(خودم رو عرض می کنما!) که آهای ایها الناس! اینا دروغن. کذبن. فسق و فجورن... کسی تو کتش نمی ره. همین الان دانشجوی فوق لیسانس که همکلاسی بنده باشه، اومده به من می گه هیچ بعید نیس 24 میلیون رأی آورده باشه ها!! تو جای من باشی چه فکری می کنی؟ می ذاری این روند ادامه پیدا کنه؟
برای اینکه بدونین دارم می گم، بر صدا و سیما هیچ نظارتی صورت نمی گیرد. این رو توی یه پستی قبلا توضیح دادم. اکثریت قریب به اتفاق کارمندان صدا و سیما از حکومت ناراضی ان. 4 تا مثل نجف زاده رو علم می کنن که چی؟ یه مدت مردم رو سر ذوق میاره و سر بزنگاه میاد بزرگترین دروغا رو قرائت می کنه. اثرش چی ئه؟ من و تو حالمون ازش به هم می خوره، ولی مردم عادی می گن این همونی بود که به احمدی نژاد گیر داد سر جریان هاله نور. پس این بازم داره دروغای بیشتری رو کشف می کنه.
**مهندس پنگولی**
رفیق اگه من 100 تا گزینه واسه ادامه کار داشتم، اونی رو انتخاب می کردم که بیشتر در موضع "کمک به حضور مردم" باشه.
بیا یه قدم جلوتر بذاریم و برگردیم به گذشته نگاه کنیم. ما مجلس هفتم رو تحریم کردیم. آخرش چی شد؟ همه اصولگراها رفتن توی مجلس و الانم مجلس هشتم رو قبضه کرده ن. چی گیرمون اومد؟ یه مجلس فرمایشی که "بله قربان گو" شده. همین مجلس بود که زمینه های رشد فساد احمدی نژادی رو فراهم کرد. الانم داریم دنبال یه صدا و سیمای بله قربان گو می گردیم. به قول سعید حجاریان(زمانی که اصلاح طلبا مجلس ششم رو قبضه کردن)، ما باید دونه دونه سنگرا رو فتح کنیم. یادت نره رفیق، احمدی نژاد اول فرماندار ماکو بود و از طریق انتخابات شورای شهر تبدیل به شهردار تهران شد و بعدترشم ترقی کرد و شد رئیس جمهور و بقیه شم که گفتن نداره.
آیا امروز کسی هس که بگه تحریم انتخابات مجلس هفتم درست بوده؟ امروز ما هرچی داریم از رأیی بود که دادیم و دزدیدنش. یه عده از دوستای من هنوز دارن می گن خر شدیم رأی دادیما! یعنی طرف هنوز به این درجه از درک نرسیده که بفهمه تو اول باید رأی بدی؛ دوم باید رأیت دزدیده بشه؛ سوم باید حقت رو بخوای؛ چهارم حکومت بهمه یه من ماس چقدر کره داره. حالا همین آدما من شک ندارم دفعه بعدی نمی رن رأی بدن. یعنی همون کاری که سر مجلس هفتم کردن. ولی من معتقدم از همین لحظه انتخابات بعدی تبدیل شده به کابوس حکومت. می دونی چرا؟ اگه مردم باز رأی بدن، اینا بعد از اون همه حرف و حدیث و جار و جنجال دیگه نمی تونن به اون سادگی تقلب کنن. حالا اومدیم و تقلب کردن، اگه باز مردم بریزن وسط خیابون چی؟
حالا اگه مردم رأی ندن چه اتفاقی می افته؟ خب خیلی ساده س. حکومت با همون شیش هفت میلیون رأی ثابتش انتخابات رو برگزار می کنه و یه چند میلیون از اون تعرفه ها رو هم یه بلائی سرش میاره و همه چی تموم می شه. حرف از مشروعیت هم نمی زنه. به 85 درصدش هم همچنان افتخار می کنه و می گه اونائی که رأی ندادن تحت تأثیر تبلیغات بودن. بعدشم میاد امریکا و انگلیس و اسرائیل رو عامل تبلیغات می کنه. ککشون نمی گزه رفیق. چرا؟ چون اینجا ایران است.
من همونطور که توی همه انتخباتا-از جمله انتخابات مجلس هفتم- شرکت کردم، دفعه بعدی هم رأی می دم.
**فیلا فیلا**
یه برنامه رادیوئی قرارئه که پخش بشه. فقط یه سری تئاتری بهش گوش می دن و هیچکدوم از اون تئاتریا نمی دونن که من بلاگ دارم. ضمنا هیچکدوم از افرادی که بلاگ من رو می خونن به اون برنامه تخصصی گوش نمی دن یا اگه گوش بدن، نمی فهمن که فلانی منم. اون وقت به نظرت من چه نیازی دارم که از ابزار "توجیه" استفاده کنم؟ نیاز دارم که اونا درکم کنن؟
نمی گم تو داری می گی که من دنبال توجیهم، ولی دارم توضیح می دم که نیازی به این کار ندارم. بیشتر دلم می خواد یه بحثی در بگیره. ما نباید فقط تا نوک دماغمون رو ببینیم.
**نیلو مورچه**
یه عده معتقدن که انحصارطلبی و تکصدائی توی جامعه در نهایت باعث سقوط حکومت می شه. من زیاد به حرف نمی تونم اطمینان کنم که ظرایط یه زرفه ای که حکومت داره راه می ندازه، بیشتر به نفع ما باشه تا خودش. بنابراین تلاش می کنم که از انحصارطلبی جلوگیری کنم.
یادمون نره، بزرگترین نمونه انحصارطلبی و حکومت تکصدائی رو توی قرون وسطی به وجود آوردن و 1000 سال بر مردم حکومت کردن و هیچ اتفاقی نیفتاد. خیلی حرف ئه ها، هزاااااارررررررر سال...
**به همه**
معذرت می خوام که مجبور شدم توی چند تا کامنت حرفام رو بزنم. نمی شد همه رو تو یه کامنت نوشت. حجمش بالا بود.
امشب یه پست می دم که اصولاً همین حرفاس و شاید یه کمی افزوده و کاسته و ویراسته بشه. هدفم در گرفتن یه بحث و ابراز عقیده همه بود. شاید من در اشتباهم. ولی اگه فکر می کنین دارم اشتباه می کنم، با دلیل قانعم کنین.
بینهایت از حضور و ابراز عقایدتون ممنونم.
ارادتمند
هـ.ز.ز.
:))
چراغ چشمك زن بذارم پس ؟ نري گم و گور بشي :دي
راهشم به چشم شما امر بفرماييد
اينطوري برو ( اول منوت رو انگليسي كن چون من فارسي اصطلاحات كامپيوتري رو نمي فهمم )
customize / setting / comments / comment form messages ( هشتمين آيتم از بالا )
توي اين كادر مي توني پيغامي رو كه دوست داري زير "ارسال نظر" نشون داده بشه تايپ مي كني. مي تونه راهنما باشه مي تونه خوش آمد گويي باشه
+
من چرا فكر مي كردم تو ليسانست معماري بوده ؟:))
سلام ه.ز.ز عزیز
دنیا چفدر کوچیکه
من خواننده پیج 360 ات بودم
البته خواننده خاموش
می دونم مسخره س اینی که میگم(چون من رو نمی شناسی منم تورو) ولی خوشحالم زنده ای و داری وبلاگ می نویسی..خوشحالم که شهید نشدی..زندانی نشدی و از همه مهمترشیشه نوشابه ای هم نشدی;))
شاد زی
راستي قالبت هم درست شده
ارسال یک نظر